چیزهایی هست که نمی دانی ...

خاطراتِ یک عدد مغزِ گِردو ...!

چیزهایی هست که نمی دانی ...

خاطراتِ یک عدد مغزِ گِردو ...!

بسم الله الرحمن الرحیم
تمام حرف هایم، تمام دنیایم بین این دو حرف معنا می شود الف تا ی ... اما خودم میان این دو حرف محصور شده ام ... " ا ..... ی "
من مهم نیستم یعنی از نظر من هیچ کس مهم نیست :) این افکار آدم هاست که اهمیت داره ...
افکارتون زیبا باشه ان شاءالله ...

باید که حال خود را گرفت گاهی ...!

جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۴۰ ب.ظ

همین الان که من باید بشینم ترجمه کنم، همین الان که از هر نظر بهترین موقع ست، همین الان که فردا باید دست پر برم دانشگاه ! همین الان که راه گریزی نیست ... همین الان !!! همین الان یه عالمه چیز دیگه تو ذهنمه که داره از گوش های عزیزم می پره بیرون :| یعنی قشنگ جَنگه جنگ ...! جنگ بین خودم و خودم و خودم های دیگرم ... یه جوری که مثلا فکر می کنم که اگه الان ننویسم احتمالا دو سه تا غزل همچین درست و حسابی از دست رفته اصلا :)

پی نوشت : درسته که مقابله می کنم با این خودم و نمی نویسم اونایی که دلش می خواد و دلم می خواد ولی حداقلش اینه که الان با این یه پاراگراف زهر خودمو ریختم :) حالا مثل بچه نُقل میرم پیِ کارم ...!

۹۴/۰۶/۰۶ موافقین ۲ مخالفین ۰
بچه زنده -

نظرات  (۴)

زیاد حال خود را نگیرید البته:دی

+خونه نو مبارک
پاسخ:
:) متشکرم .
منم یه وقتایی تو اوج ِ شلوغی ِ سر همچین حسی دارم :|
پاسخ:
سلام . بله حس آشنای حال گیری از خود :)
ما باجدیت تمام مطلب رو خوندیم و تهش دیدیم زهر ریزی بود (لبخند)
پاسخ:
میگن " نیش عقرب نه از پی کین است / اقتضاء طبیعتش این است " البته در مورد زهر دار بودن و نبودنش اختلاف وجود داره :))
سلام علیکم مومن
راضی باشید کمی خندیدم
از این جمله که زهر خودمو که ریختم
عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب
پاسخ:
سلام . چرا که نهخیلی هم خوب . خنده مومن بوده همچین بی هوا ثواب کردم دیگه :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی