زمانی برای درکِ زمان ...
شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ب.ظ
گاهی اینقدر همه چی سریع پیش میره که آدم می مونه چی کار باید بکنه ... یعنی به عبارتی وقت نمیشه اصلا که بخواد کاری بکنه ! اگه به منه که دارم هاج و واج نگاه می کنم فقط بدون هیچ عکس العمل خاص دیگه ای ! این وسط یه چیز ناجور هست به اسم دلشوره که نمی دونم دقیقا سر و کله ش از کجا پیدا شده و نمی ذاره درست فکر کنم ... در نتیجه در حال حاضر منم و یه سری کار و پروژه های درسی و غیر درسی ناتمام که حتما باید انجام بشن ... منم و یه عده آدمی که نشون میدن منتظرن و ابدا دلشون نمی خواد باشن ...! و منم و حال هایی که یکی در میون نگرانند و حالشون خوش نیست انگار ...!
۹۴/۰۳/۳۰