بی همِگان به سر شود بی تو ولی ...
شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگهدارندهاش نیکو نگهداشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست ...!
راست میگه باباطاهر ... حال و احوالی که باباطاهر تو چهار تا مصرع بیان می کنه آدم تو چند خط هم نمی تونه توضیح بده !!! دلم می خواست بهش بگم تو هم گهگاهی دو بیتی بخونی بد نیست ها ...! همش که نمیشه غزل :|
پی نوشت : تردید چیز خوبی نیست یعنی الان که اینجوری فکر می کنم ! و من اینقدر از این چیز غیر خوب دارم این روزا که بعضی از فعالیت های طبیعی و منطقی مغزم
مختل شده اصلا !!! انتها نداره ... آخر آخرش به هیچی نمی رسم و این به نظرم همون بدِ ماجرای همیشگی ست ! ماه رمضون تموم شد و من هنوز یک چیزهایی رو بدهکارم ... حرف ها، کلمه ها و شاید جمله هایی ...
فکر کنم دلم گرفته. البته دلِ گرفته علاج داره اکثر اوقات :) همین الان برنامه شو برای بعد از ظهر چیدم ... هوا عالیه اینجا ... بلکه هم یکی دو پله بهتر از عالی ...